ویژگی فرزندان در خانواده های مقتدر
- 1.متکی به خود همراه با عزت نفس واعتماد با نفس 2.احساس استقلال ونیز تلاش برای ان 3.خلق وخوی ارام ومناسب 4.رفتار اجتماعی شایسته 5.خلاق ومبتکر 6.صمیمیت و حس همکاری ومشارکت 7.متعهد ومسولیت پذیر
- 1.متکی به خود همراه با عزت نفس واعتماد با نفس 2.احساس استقلال ونیز تلاش برای ان 3.خلق وخوی ارام ومناسب 4.رفتار اجتماعی شایسته 5.خلاق ومبتکر 6.صمیمیت و حس همکاری ومشارکت 7.متعهد ومسولیت پذیر
1-خانواده های مقتدر 2-خانواده های سهل گیر 3-خانواده های سخو گیر ومستبد 4-خانواده های طرد کننده یا ازهم پاشیده.
خانواده های مقتدر :والدین در این نوع خانواده ها پیوسته به کودکان خود توجه ودقت دارند .و مرتبا انها را مورد پالایش قرار داده و ارتباط کلامی وعطفی بسیار مناسبی با فرزندان خود دارند انها را به استقلال واستدلال وتعقل گرایی احترام وهمکاری ومشارکت تشویق میکنند دراین خانواده محبت ارامش وامنیت کامل بر قرار است .افراد حق اظهار نظر دارند ودر رابطه با مسایل مختلف مشورت ودر تصمیمات واجرای ان مشارکت کافی دارند .ونیز شخصیت کودک مورد احترام بوده وفقط رفتار اوست که مورد نکوهش قرار خواهد گرفت نه شخصیت او .
5- والدینی که محبت ارامش وامنیت رابین خودشان به بهترین وجه برقرار نموده بستری مناسب برای تربیت ورشد کودک خود ایجاد میکنند .چرا که بحث وجدل های خصمانه ی والدین وخصومت هایی که بین انها رخ میدهد وچه بسا درگیری های فیزیکیباعث ایجاد جوی نارام ونا امن شده ودر کودک خلق وخوی بی ثبات تکانه ای ونیز اضطرابی قابل توجه ایجاد کرده وموجب اختلال در تربیت او میگردد.
4- از دیگر خصوصیات والدین موفق دراین امر مهم اعتباریست که نزد فرزند دارند فرزندانی که پدر ومادری بااین خصیصه دارند تربیت پذیر بوده و والدین خود را مرجع اصلی الگو برداری خود میدانند.والدین در ارتباط با مسایل تربیتی ،برنامه ریزی ،توافقومشارکت دارند .ونسبت به رشد کودک این برنامه ریزیها را تغییر و ارتقا میبخشد .در غیر این صورت کودکان ازاختلاف وتفاوت وناهماهنگی والدین استفاده کرده وانها را بازی میدهند.برابر هر واکنشی در مقابل رفتار خود به والد دیگر پناه برده و بالعکس .با این شرایط کودک تکلیف روشنی از نتایج رفتار خود نداردزیراکه تفاوت و اختلاف را در رفتار والدین خود را بارهامشاهده کرده استواعتبار والدین نزد کودک ازبین میرود.ودراین مواقع میبینیم کودک دیگرانی چون خاله و دایی ….را جهت الگو برداری معتبری انتخاب میکند.ودیگر این والدین نیستند که کودک را تربیت میکنند درواقع محیط که نسبتاغیر قابل کنترل است این کار را انجام میدهد.
1-والدین موفق ، چگونگی روبط بین خودشان در اولویت است.درست است که توجه وصرف انرژی بسیار برای فرزندان امری لازم است .ولی برای بقا ودوام خانواده روابط بین همسران باید در اولویت باشد.تا با نرژی وارامش بیشتری بتوانند وقت خود را صرف فرزندان کنند . 2-حمایت والدین از یکدیگر ونشان دادن اینکه فرزند پروری امریست درجهت بهبودخانواده وارامشخاطر خودشان از اینده واحساس رضایت از زندگی وهمچنين رضایت متقابل تمام افرادخانواد ه از یکدیگر 3-والدین موفق فرزند پروری را کاری گروهی میدانند ودر اعمال تربیت رفتار وواکنش ها در ارتباط با فرزندا ن هماهنگ هستند.نه اینکه پرورش فرزندان فقط به عهده یک نفر باشد ودیگری نظاره گر زیرا امری است زمانگیر وصرف انرژی میخواهدتا بتوان فرزند پروری خوبیداشت.والدین باید بتوانند در نظام تربیتی خود هماهنگی کامل داشته باشند ودر مقاب هر رفتار کودک واکنشی در یک راستا از خود بروز دهند تا اینکه کودک رفتاری رفتاری متعارض از والدین خود نبیند.زیرا کودکان بد بودن یا خوب بودن هر رفتاریرا بادرجات مختلف واکنشهای بزرگسالان درذهن خود ثبت میکنندواین گونه ابعاد رفتاریشان شکل میگیردومتوجه میشوند چه کاری به چه می ان خوب است یا به چه میزان بداست وچه کاری میتواند چه نوع پاداش وچه نوع عواقب ومحرومیت هایی در بر داشته باشد حال اگر رفتار والدین با هم همسو نباشد کودک دچار نوعی دوگانگی شده واغلب سعی میکند غریزی عمل کند واین نوع رفتار در شخصیت او قالب میگرد.